loading...
سیب سرخ
یوسف بازدید : 7518 شنبه 1391/10/23 نظرات (0)


قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید، «چطور اینقدر زود دیر شد؟» پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید. برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید:



یوسف بازدید : 11369 شنبه 1391/10/23 نظرات (0)

wDaelZHmXX.jpg

گوله های برفی یک پدیده جوی عجیب است . در این پدیده عجیب گلوله های برفی خود به خود ساخته میشوند. این گوله ها با حرکت باد بر روی برف میچرخند و بزرگ میشوند. در اکثر موارد لایه داخلی با توجه به ضعیف بودن بعد از چند دور فرو ریخته و گوله برفی را شبیه به دونات توخالی می کند. این پدیده بیشتر در نقاط پر برف که باد های شدید می وزند مانند آمریکای شمالی و شمال اروپا روی میدهد. بزرگی این گوله ها میتواند به 70 سانتیمتر هم برسد.

یوسف بازدید : 18103 جمعه 1391/06/17 نظرات (1)

ای امید دل من کجایی
همچو بختم کنارم نیایی
آشنا سوز و دیر آشنایی
یا بلای دل مبتلایی
بی وفا بی وفا بیوفایی
تو غارتگر عقل و هوشی
به آزار جانم چه کوشی
چو نی دارم در جان خروشی
تو غارتگر عقل و هوشی
به آزار جانم چه کوشی
چو نی دارم در جان خروشی
چه خواهم از تو جز نگاهی
چه خواهی از جانم چه خواهی
ندارم جز عشقت گناهی
ندارم جز عشقت گناهی
بر سیه بختی من گواهی
چون دو چشم مستت دل سیاهی
کو به غیر از آغوشت پناهی
آتشی سر کشی فتنه جویی
آفتی خانه سوزی گناهی
عشق من جان من را چه کاهی
ماه من مجلس آرا تویی تو
عشق من شادی افزا تویی تو
روشنی بخش دل ها تویی تو
راحت جان شیدا تویی تو
سر گران از چه با ما تویی تو

یوسف بازدید : 8777 چهارشنبه 1391/06/15 نظرات (0)

ز داغ حسرت در آتشم چو لاله امشب
دمی نیاساسم از غمت ز ناله امشب
بیا که بی آتشین لبت ز نامرادی
چو لاله نوشم ز خون دل پیاله امشب
مایه نازی، نغمه سازی، ز دلنوازی
فکر دلها کن، چاره ما کن، که چاره سازی
گلی نروید در این چمن به رنگ و بویت
فروغ شبهای ما بود ز شمع مویت
به لب رسد جان بی دلان ز آرزویت
لطف یزدانی، صبح خندانی،به دل ستانی
گلبن حسنی، چشمه نوری، امید جانی

یوسف بازدید : 38338 سه شنبه 1391/06/14 نظرات (6)

رندان سلامت می کنند ، جان را غلامت می کنند
رندان سلامت می کنند ، جان را غلامت می کنند
مستی ز جامت می کنند ، مستان سلامت می کنند

غوغای روحانی نگر ، سیلاب
طوفانی نگر
خورشید ربانی نگر ، مستان سلامت می کنند
مستان سلامت می کنند
خورشید ربانی نگر ، مستان سلامت می کنند
مستان سلامت می کنند

ای آرزوی آرزو ، آن پرده را بردار از او
ای آرزوی آرزو ، آن پرده را بردار از او
من کس نمی دانم جز او ، مستان سلامت می کنند
مستان سلامت می کنند

آن دام آدم را بگو ،
وان جان عالم را بگو
وان یار و همدم را بگو ، مستان سلامت می کنند
مستان سلامت می کنند

یوسف بازدید : 11904 دوشنبه 1391/06/13 نظرات (0)

وطنم ای شکوه پابرجا
در دل التهاب دوران ها

کشور روزهای دشوار
زخمی سربلند بحران ها

ایستادی به جنگ رو در رو
خنجر از پشت میزند دشمن

گویی از ما و در نهان بر ما
وطنم پشت حیله را بشکن

وطنم ای شکوه پابرجا
در دل التهاب دوران ها

رگ ات امروز تشنه عشق است
دل رنجیده خون نمی‌خواهد

دل تو تا ابد برای تپش
غیر عشق و جنون نمی‌خواهد

شرم بر من اگر حریم تو
پیش چشمان من شکسته شود

وای بر من اگر ببینم چشم
رو به رویای عشق بسته شود

وطنم ای شکوه پا برجا
در دل التهاب دوران ها

کشور روزهای دشوار
زخمی سربلند بحران ها

از تب سرد موج های خزر
تا خلیجی که فارس بوده و هست

می‌شود با تو دل به دریا زد
می‌شود با تو دل به دنیا بست

یوسف بازدید : 15808 جمعه 1391/06/10 نظرات (0)

متن آهنگ
یاد باد آن که ز ما یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

یاد باد آن که ز ما یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد

یاد باد آن که ز ما یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد

دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد

{سوز و گداز توسط سیامک آقایی آهنگساز قطعه و نوازنده سنتور }

مطربا! مطربا! پرده بگردان و بزن راه عِراق
که بدین راه بشد
که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد
که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد

{سوز و گداز توسط سالار عقیلی خواننده قطعه

یوسف بازدید : 719 پنجشنبه 1391/06/02 نظرات (0)
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول
سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک رو...
ز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی
کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی
داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص
دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد.
دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین
راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند
به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات
پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!.... غ

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
سایتی متفاوت بسیار جالب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر خودتان را در مورد سایت بیان کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 484
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 392
  • بازدید کلی : 342,856